ملیت :  ایرانی   -  قرن : 13
آن وجود سعادتمند در سال 1248 قمري . در روستاي ((كسنويه )) يزد پا به عرصه گيتي نهاد. از همان زمان بزرگي در چهره كوچكش نمايان بود و با تولدش ، رشته هاي اميد را در قلب پدر و مادر خويش محكم ساخت . پدرش به تبرك نام رسول خدا صلي الله عليه و آله و با ياد امام هشتم شيعيان ، او را محمد كاظم نام نهاد.گروه : علوم انسانيرشته : الهيات و معارف اسلاميتحصيلات رسمي و حرفه اي : سيد محمد كاظم دوران كودكي و نوجواني را پشت سر گذاشت و با تشويقهاي پدر و مهم تر از همه عنايت خاص خداوند ب علوم ديني رو آورد.و حوزه علميه ((دومنار)) يزد يعني بزرگترين حوزه آن شهر، پذيراي آن نوجوان مخلص از دودمان پاك پيامبر صلي الله عليه و آله شد. سيد محمد كاظم مدتها در درس ادبيات استاد ملا محمد ابراهيم اردكاني و زين العابدين عقدايي شركت كرد و از آن دو بهره هاي فراوان برد.جديت فراوانش در كسب علوم اهل بيت عليهم السلام او را مورد توجه اساتيد مدرسه قرار داد. پس از اتمام ادبيات عرب ، در درس فقه و اصول آخوند ملا هادي يزدي كه از علماي بزرگ آن زمان محسوب مي شد دوره سطح را به پايان رسانيد.ديري نپاييد كه مقام علمي اش او را در زمره نزديكان خاص استاد جاي داد. وي در مدت زمان كوتاهي ، علم هيئت و رياضي را آموخت و طولي نكشيد كه در زمره اساتيد اين علوم در آمد.حوزه علميه اصفهان نيز دوراني به وجود استادي گرانقدر چون يزدي مفتخر گرديد. وي با ورودش به اصفهان در مدرسه صدر سكونت گزيد.سيد محمد كاظم ، ابتدا درس علامه شيخ محمد باقر نجفي فرزند شيخ محمد تقي نجفي ، نويسنده كتاب ((هدايه المسترشدين )) را بر درس ساير علما ترجيح داد.و از محضر اساتيدي چون آيه الله سيد محمد باقر موسوي خوانساري و برادرش آيه الله حاج ميرزا هاشم خوانساري و آيه الله محمد جعفر آباده اي استفاده هاي فراواني برد.سيد محمد كاظم در سال 1281 ق . با اجازه و معرفي استادش آيه الله شيخ محمد باقر نجفي ، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت كرد و در آنجا از محضر بزرگاني همچون آيه الله شيد محمد حسن شيرازي (ميرزاي بزرگ ) فتوا دار تحرمي تنباكو، آيه الله شيخ راضي و آيه الله شيخ مهدي جعفري و آيه الله شيخ مهدي آل كاشف الغطاء استفاده هاي علمي و توشه معنوي فراواني كسب نمود.فعاليتهاي ضمن تحصيل : با توصيه استادخود ملا هادي يزدي، در ضمن فراگيري فقه و اصول ، به تدريس ادبيات پرداخت . كيفيت تدريس و شيوه بيان او، سرانجام كار را بدانجا رساند كه بعد از اندك زماني سيد محمد كاظم يزدي به مثابه يكي از اساتيد حوزه علميه يزد شناخته شد.جوان يزدي پس از مشورت با دو استادش ، اردكاني و عقدايي ، به اميد بهره مندي از وجود مقدس امام هشتم عليه السلام راهي مشهد مقدس شد تا با استعانت از آن امام همام ، به مقامات علمي و معنوي نايل آيد. استاد يزدي تبار، هيچ گاه از تدريس غافل نبود. وي بعد از هجرت ميرزاي شيرازي به سامرا به طور رسمي حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس عالي فقه و اصول كه مرحله نهايي تحصيلات حوزوي است ، پرداخت . ديري نپاييد كه شاگردان زيادي در درس ايشان حاضر شدند، به طوري كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كرده اند.استادان و مربيان : از استاداني كه محمدكاظم يزدي در محضرشان كسب فيض نموده است به شرح زير مي باشد: علامه شيخ محمدباقر نجفي، آيه الله حاج ميرزا هاشم خوانساري، آيه الله محمدجعفر آباده اي ، ملا محمدابراهيم اردكاني، زين العابدين عقدايي، ملا هادي يزديهمسر و فرزندان : آيه الله سيد محمد كاظم يزدي ، داراي شش فرزند پسر بود كه همگي از علما و فضلا به شمار مي آمدند. اسامي آنان بدين شرح است :1. عالم مجاهد سيد محمد يزدي كه در ميدان نبرد با استعمار، شربت شهادت نوشيد.2. سيد احمد3. سيد محسن4. سيد محمود5. آقا سيد علي6. سيد اسدالله (1384)از دختران سيد در تاريخ نامي به ميان نيامده است .وقايع ميانسالي : بعد از ابلاغ فتواي جهاد، جمع زيادي از علما به سوي جبهه هاي جنگ شتافتند. از جمله سيد محمد يزدي فرزند ارشد آيه الله يزدي ، با حضور در جبهه رشادت خاصي از خود نشان داد و سرانجام نيز به درجه رفيع شهادت نايل گشت . آيه الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي با حضور روسا، بزرگان نجف و اولاد و بستگان خود چهار وصي معين كرد كه عبارتند از:1. آيه الله شيخ لاحمد كاشف الغطاء2. علامه شيخ محمد حسين كاشف الغطاء3. آيه الله آقا ميرزا محمود تبريزي4. آيه الله آقا شيخ علي مازندرانيبر اساس وصيت سيد اين چهار تن موظف شدند كه تمام موجودي وجوهات شرعي اعم از سهم امام عليه السلام ، سادات ، كفارات و مظالم را به مرجع تقليد بعدي تحويل دهند. گفتني است در جلسه تعيين وصي يكي از نوادگان به سيد محمد كاظم عرض كرد: برخي نوادگان شما يتيم هستند و تحت سرپرستي شما بوده اند، خوب است چيزي براي آنها هم تعيين كنيد. سيد با آن كسالت جسمي و با صداي ضعيف و رنجور كه حكايت از عروجي نزديك داشت ، فرمود: ((نوادگان من اگر متدين هستند، خدا روزي آنها را مي رساند و اگر نه ، چگونه از مالي كه از آن من نيست ، به آنان كمك كنم .))زمان و علت فوت : هر چه از ماه رجب مي گذشت حال سيد رو به وخامت مي گذاشت و رنگ رخسارش زردتر مي شد. اين وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337 ق . ادامه داشت . سرانجام نزديك طلوع فجر، خورشيد فقاهت ، ايثار، زهد و مردانگي غروب كرد و به ملكوت اعلي پيوست . فرزندش حضرت آيه الله سيد علي يزدي ، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارك را در صحن مطهر حضرت علي عليه السلام ، در ايوان كبير (پشت جامع عمران ، جنب در طوسي ، پشت سر مبارك حضرت علي عليه السلام و در جوار پسر شهيدش ) به خاك سپردند. او رفت اما انديشه پاكش هرگز از ياد نمي رود.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمدكاظم يزدي بعد از رحلت آخوند خراساني و آيه الله محمد طه نجف ، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگترين قدرت مذهبي و يگانه پاسدار حريم تشيع ، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت . آن روز كه دشمنان اسلام ، كمر به نابودي اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدي نستوه و سياستمداري فرزانه به صحنه آمد.مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : آيه الله يزدي در طول عمر مبارك خود، آثار زيادي را به يادگار گذاشت و كمكهاي بسياري به سرپرستان و يتيمان مبذول داشت . وي در عمران شهرها و روستاها بويژه در ساخت مسجد، حمام و كاروانسرا، همتي والا و نسبت به رسيدگي به امور حوزه هاي علميه و طلاب علوم ديني ، عنايت خاصي داشت و بناهاي زيادي را بنياد نهاد كه مهمترين آنها، مدرسه علميه و كتابخانه ايشان در نجف اشرف است . اولين مدرسه ، معروف به مدرسه سيد در خياباني بين خيابان رسول و بازار حويش قرار دارد و دومين مدرسه نيز در محله العماره واقع شده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : آيه الله يزدي ، بر مباحث فقهي تسلط كامل داشت . از اين رو مسائل مشكل و پيچيده فقهي را با بياني روان و ساده و با استدلالي قوي ، به طلاب عرضه مي كرد، به گونه اي كه شاگردان فراواني جذب شيوه درس وي شدند. بعد از اعلان قانون اساسي در دولت عثماني ، آيه الله سيد محمد كاظم يزدي به مخالفت با آن برخاست و به سختگيري و آزار و اذيت مسلمانان از سوي آن دولت اعتراض نمود به طوري كه حكومت عثماني او را به تبعيد خارج از عراق تهديد كرد.بعضي از مشروطه خواهان ايراني ، فرصت را غنيمت شمرده ، از طريق ارسال تلگراف به استانبول ، تهمتهاي ناروايي به او نسبت داده ، به اين اميد كه از ناحيه حكومت عثماني در حق وي سختگيري شود و مورد آزار و اذيت قرار گيرد.اهميت موضع گيري سيد در برابر خوديهاي دگر انديش وقتي آشكار مي شود كه بدانيم يكي از رهبران ترك تلاش نمود تا شايد بتواند با اقداماتش او را از نظرش منصرف سازد تا وي دست از مخالفت با قانون اساسي دولت عثماني بر دارد. از همين رو در نجف اشرف به زيارت سيد شتافت و از او خواست كه با فتوايش قانون اساسي آنان را مورد تاييد قرار دهد. سيد پس از اندكي درنگ جواب داد: شعار شما شعار غربي و قانون شما، گرفته شده از بيگانه است . اينها كه از آزادي و دموكراسي دم مي زنند در پوشش مظاهر غربي ، جز نابودي اسلام چيزي در سر ندارند! در سال 1914 م (1332 ق .) همزمان با جنگ جهاني اول ، انگلستان عليه امپراتور عثماني اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به كشور اسلامي عراق كشيده شد. انگليس براي تصرف بصره در شط العرب نيرو پياده كرد. آيه الله سيد محمد كاظم يزدي با فتوي خود مبني بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد عليه كفار انگليس ترغيب مي كرد.آثار :السوال و الجواب ، الصحيفه الكاظميه ، العروه الوثقي ويژگي اثر : العروه الوثقي مهمترين تاليف و ارزنده ترين كتاب فقهي آيه الله سيد محمد كاظم يزدي به حساب مي آيد. اين اثر فقهي به حدي معروف است كه مولف آن نزد همگان ، بخصوص علما و فضلاي حوزه هاي علميه به ((صاحب عروه )) شناخته مي شود. كتاب مزبور در بر گيرنده ابواب مختلف فقه است . و احكام و مسائل شرعي را بيان مي كند. اين اثر، در مجموع ، محتوي 3260 مساله در سه جلد تاليف شده است . مسائل كتاب به نحوي ترتيب يافته كه دستيابي به آنها بسيار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقليد بوده است و بسياري از مراجع بزرگ بر آن حاشيه يا شرح نوشته اند.در مقدمه كتاب ((مستمسك العروه الوثقي )) تاليف آيه الله سيد محسن طباطبايي حكيم كه اولين شرح بر ((العروه الوثقي )) مي باشد آمده است :((كتاب پرارزش عروه الوثقي از حيث دقت و تحقيق ، به گونه اي است كه در حوزه هاي محور درسي بسياري از فقها قرار مي گيرد. با اينكه قبل از آن محور درسهاي فقهي علما، كتاب ((شرايع الاسلام )) و ((تبصره المتعلمي )) بود اما با ظهور كتاب عروه الوثقي ، اين كتاب ارزشمند محور درسي حوزه هاي علميه گرديده و شروح و تعليقات زيادي بر آن نگاشته شده است ...))4 حاشيه بر مكاسب ، رساله اجتماع امر و نهي ، رساله في التعادل و التراجيح